إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • پیشگفتار:

    پس از پایان جنگ بدر و اسارت و سپس آزادی ابوالعاص، وی به مكه بازگشت و زینب را علی رغم میل قلبی اش اما به جهت حفظ جانش به مدینه روانه نمود و زینب به مدینه آمد و یکجا با خانواده پدر مهربانش زندگی می‌کرد و در این مدت شوهرش در مکه زندگی می‌کرد.

    چهار سال تمام زینب از شوهر باوفای خود دور بود و در مدینه هرگز با کسی ازدواج نکرد و رسول خدا(ص) نیز که حال دختركش را خوب درک می‌کرد، تا حد توان با او از در مهربانی و شفقت برخورد می‌کرد.

    روزهای فراق و جدایی میان زینب و ابوالعاص همینگونه می‌گذشت و ابوالعاص در مکه مصروف همان کار و بار قبلی یعنی سفر تجارتی به شام بود.

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • پیشگفتار:

    زینب كه به حقانیت پیامبری پدرش ایمان داشت و مسلمان شده بود در تمنای مسلمان شدن شوهر باوفایش بود اما ابوالعاص به صراحت به او پاسخ داده بود كه حاضر نیست دین اجدادی اش را عوض كند.

    روابط زناشویی ابوالعاص با زینب پس از اعلام نبوت توسط پیامبر(ص)، تغییر كرده بود اما ابوالعاص حتی با وجود فشار اقوام و نیز بزرگان مكه بر وی، به هیچ وجه حاضر به طلاق دادن زینب نبود و پیامبر(ص) نیز زینب را كه پس از ظهور اسلام و هم زمان با مادرش اسلام آورده بود، هیچگاه سفارش به طلاق از ابوالعاص ننمود. 

    نویسنده:
    هادی محمودی
  •  تمنای عشق برای ایمان

    پیشگفتار:

    قبل از شروع به روایت زندگی پرماجرای زینب و ابوالعاص، جهت درك رفتارهای این دو نفر در برخورد با حوادثی که در آینده زندگی‌اشان رخ می‌دهد باید محیط تربیتی‌ای كه این دو نفر در آن پرورش یافته بودند را بشناسیم تا با توجه به آن بتوان رفتارها و عكس‌العمل‌های آنان را در مواجه با پیشامدهای آینده به خوبی درك نمود. 

    از آنجایی که ابوالعاص پسرخاله زینب و فرزند هاله، خواهرخدیجه بوده و هاله و خدیجه محیط تربیتی مشترک و تربیتی مشابه داشتند و هاله آنگونه که از روایات تاریخی بر می‌آید شخصیتی بسیار شبیه شخصیت خدیجه داشته تا جایی که حتی در حرکات روزمره بسیاری از رفتارهایش شبیه خدیجه بزرگوار بوده است و نیز هاله بسیار مورد محبت شخص رسول خدا(ص) بوده

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • فرازی ناگفته از سیره رَحمَةٌ لِلعَالَمین

    پیشگفتار:

    در جهان كنونی و عصر گردش آزاد اطلاعات و فضای رسانه‌ای باز و امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب كه با تمركز روزانه بر رفتار و عملكرد فرقه‌‌های اسلامی و نیز سخنان رهبران این فرقه‌‌ها با رویكردی هدفمند و نیز تمركز اصلی بر شخصیت پیامبر اسلام، چهره‌ای از بنیانگذار اسلام برای جهانیان ترسیم شده است كه براساس آن رویکرد به هیچ وجه نمی‌توان وی را در ردیف پیامبران سایر ادیان دیگر دانست.

    با تعمق بر رویکرد رسانه‌ای جهان غرب؛ می‌توان به این نتیجه رسید که در خصوص معرفی چهره پیامبر اسلام به جهان؛ شخصیتی جنگ طلب، هوسران، دوچهره و خونریز، نگرش اصلی امپراتوری رسانه‌ای جهان غرب در معرفی وی به جهان می‌باشد.

     

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • پیشگفتار:‌

    مكیان با وجود جمعیت بسیار زیادی كه نسبت به مردم مدینه داشتند و با دو جنگ بزرگ بدر و احد كه با محمّد انجام داده بودند؛ دریافتند كه حریف قدرتمندی دارند كه با وجود اینكه سه برابر آنها هستند حریف آنها نیستند و از آینده و ترقی جامعه مدینه و بیشتر شدن پیروان محمّد نیز واهمه داشتند و به فكر راه حل و چاره‌ای بودند .

    بنابراین مكیان پس از مذاكرات طولانی، اتحاد عظیمی از قبایل عرب را با خود همراه ساختند و با نیرویی عظیم و بسیار زیاد، تصمیم به جنگی تمام عیار و بی سابقه علیه محمّد و جامعه مدینه را نمودند

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • پیشگفتار:

    پیروزی حیرت‌انگیز سپاه ٣١٣ نفره‌ی محمّد، بر سپاه مجهز ٩٥٠ نفره‌ی مكّه، در جنگ بدر، سبب استحكام شدیدتر پایه‌های حكومت محمّد در مدینه گردیده و رؤسای مكّه و در رأس آنها، ابوسفیان، دریافتند كه شكست دادن محمّد به سادگی قابل انجام نیست، بنابراین تصمیم گرفتند با كارشكنی و ایجاد اختلافات داخلی در مدینه، جامعه‌ی مدینه را دچار چند دستگی كنند تا پایه‌های حكومت نوپای محمّد، سست گردد. 

    بدین جهت با طوایف داخل مدینه و اطراف مدینه، ارتباط برقرار كرده تا از طریق ایجاد اختلافات داخلی، پایه‌های حكومت نوپای محمّد را سست گردانند؛

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • سال سوّم و چهارم هجری

    پیشگفتار:

    رؤسای مكّه كه به شدت مترصد فرصتی بودند تا حكومت محمّد(ص)، بزرگتر نشده و قدرت او از مكّه كمتر است؛ یك جنگ با محمّد(ص) را آغاز كنند، تا مردم مدینه كه زیاد اهل جنگ نبود و كشاورز بودند، جنگ نكرده و محمّد(ص) را رها كنند و یا اینكه جنگ كرده و شكست بخورند و بدین وسیله حكومت نوپای محمّد(ص) نابود شود. 

    بدین جهت تحریكات از طرف مكّه، حدود یك سال پس از اقامت محمّد(ص) در مدینه، آغاز گردیده و هر روز به بهانه‌ای، برخی از كاروانهای تجاری و قبایل مكّه، به مدینه نزدیك شده و اموالی را از مردم اطراف مدینه غارت كرده و گاهاً عدّه‌ای را كشته و به سرعت فرار می‌كردند.

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • پیشگفتار:

    اقدامات زیركانه محمد در مدینه كه آن هم تنها در یكسال بود، بسیار مؤثّر واقع افتاد و به صورت شگفت‌انگیزی، جامعه ابتدایی و بی نظم مدینه؛ انضباط عجیبی به خود گرفت و یك سیستم اداری بسیار منظّم به وجود آمد.

    در ادامه این اقدامات بود كه یك سیستم نامه نگاری و مكتوبات به وجود آمد و سیستمی جدید برای مالكیت ایجاد گردید و در نهایت اوّلین سیستم قضایی در جامعه عربستان توسط محمّد در مدینه ایجاد گردید، كه سبب از بین رفتن اختلافات قبیله‌ای و وحدت جامعه مدینه و از بین رفتن هرج و مرج در شهر شد و جامعه مدینه به یك  ملت واحده مبدل گردید.

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • پیشگفتار:

    بزرگان مكه و رؤسای طوایف چهلگانه‌ی مكه، كه هنگام مهاجرت محمد، تصمیم به قتل او را داشتند و نقشه‌شان شكست خورده بود؛ با شنیدن خبر رسیدن محمد به یثرب، تا مدتی، هیچ واكنشی نشان ندادند، زیرا تصور می‌كردند جامعه نژاد پرست یثرب، كه بین سه دسته اوس، خزرج و یهودیان تقسیم بندی شده بود و بر اساس نژاد و تعصب شدید قبیله‌ای به افراد بها می‌دادند، تا مدتی كوتاه به محمد پناه می‌دهند و پس از اندكی، چون او یك شخص خارجی است و متعلق به هیچكدام از قبیله‌ها نیست، از اطراف وی پراكنده خواهنده شد و سپس مخالفانش در یثرب، وی را بیرون خواهند كرد؛ بنابراین سكوت كرده و كار خاصی انجام ندادند.

    نویسنده:
    هادی محمودی
  • سال سیزدهم پس از بعثت(سال اول هجری)

    پیشگفتار:

    رؤسای مكه كه خیلی دیر و پس از مدتها از ملاقات‌های نمایندگان طوائف یثرب با محمّد و اتفاقاتی كه به دور از چشم آنها رخ داده بود، آگاهی پیدا كردند، دریافتند كه جمع كثیری از مردم یثرب، مسلمان شده‌اند و از محمّد و پیروانش دعوت كرده‌اند كه به یثرب بروند.

    آنان پس از تجمع در مجلس مشورتی مكه(دارالندوه) و بحث پیرامون این قضیا، به‌این نتیجه رسیدند كه پیوند مسلمانان مكه با قبایل پرجمعیت و قدرتمند اوس و خزرج در یثرب، برای آینده آنها خطرناك است، زیرا اوّلاً از انتقام مسلمانان می‌ترسیدند و ثانیاً این شهر در مسیر كاروانهای تجاری آنها قرار داشت.

    نویسنده:
    هادی محمودی